Paranoid

ساخت وبلاگ

بگذار امشب بدها را به سینه کینه بیاویزم. امشب بیشتر از دعا برای راحت سپری شدم فرداهایم میخواهم نفرینهارا به وجدان نداشته ات  سنجاق کنم.بگذار تکرار درد شوم در وجود خودم...شروع شعر شوم و هم پایان احساس. پله پله به اثبات زجر برسم در گذشته تپشهای اکنون ارام شده ام... بگذار بکشم آرزوهای درونم را ؛ به پاسخ مکرر بلوغ یافتن به چه قیمتی؟! بگذار نفرین کنم به بلوغ مشابهی فارغ از قید زمان... بگذار نفرین کنمت به تکرار به تکرار.... به تکرار... به دروغ برایم از جنونهای  ناگهانیت میگفتی،اینکه دل شکستنهایت غیر ارادیست همه ی اینها بهانه بود .من نمیتوانم هضم کنم اینهمه دروغ را.اگر قطره ای از وجدان انسانیت در رگمان جاری باشد میتوانستی تمام حرفهای  نسنجیده ات را در سکوت نوش جان کنی.و یکبار در را بکوبی و برای همیشه بروی.نمیتوانم هضم کنم این حجم از تواناییت در تبرعه کردن خویش را...تو هیچوقت نفهمیدی اما هر کاری برای خودش وقتی دارد مثلا دقیقا روزی میبخشمت که از بخشیدن خویش عاجز باشی!آغاز امسالم شبیه یک تلنگر بود،مثل بهار برای شاخه های خشکیده.خدا میبیند.می‌شنود.میداند دردهایمان را.زخمهایمان را. #حسن ختام وبلاگ. Paranoid...ادامه مطلب
ما را در سایت Paranoid دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aparanoidd بازدید : 2 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 0:14

تو در قلب من خانه کردی،و عشق نام کوچک توست...

امشب که بی دلیل صدایم گرفته؛مرا صدا کن

که از صدای تو جوانه میزند امید دوباره دیدنت...

با هر لحن و بیان به عشق اعتراف میکنم.

که عشق زبان جهانی آشتی است

مرا صدا کن

که شکوفه دادنم در صدای تو

االلهم الرزقنا تو...

#هزار ونه شب

 

Paranoid...
ما را در سایت Paranoid دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aparanoidd بازدید : 53 تاريخ : جمعه 7 تير 1398 ساعت: 3:20

قناعت رو با فقر اشتباه گرفتیم

به پایین آوردن سطح آرزوها عادت کردیم اسمشم شده نگاه منطقی

تلاش نکردن شده زندگی...

ول کردن بیخیال بودن شده سپردن به خدا...

نه رفیق...

دیوونگی کن...

دیوونه وار پی رشد تغییر...

این اوج خردتوعه...که از الماسی که خدا بهت داده اوج استفاده رو بکنی...به شکر عمیق...به لبخند از ته دل....

Paranoid...
ما را در سایت Paranoid دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aparanoidd بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 13:38